نگاهی بر ادبیات ایران زمین
به نظر بیشتر علمای ادب ، ادبیات ایران زمین جایگاهی جهانی دارد . این جایگاه بیانگر آن است که مردم متمدن این مرز و بوم در طی قرون دارای توانمندی فرهنگی و ادبی غنی ایی بوده که علاوه بر افتخار خود آن ها ، مایه ی مباهات نسلهای بعدی گردیده است . نویسندگان در طی زمان درباره ی آن ها کتابهای زیادی نگاشته اند که خارج از شمار است . ایران خاستگاه اندیشه های مردان بزرگ بوده است . تاریخ و فرهنگ ایران زمین از همان آغاز رو به گشایش و انعطاف داشته است نه بستگی و تبحر ، رو به جهانی بودن داشته است نه موضعی . زمانیکه جهان قرن ها در جهل و نادانی غوطه ور بود بنای عظیم تخت جمشید خوش می درخشید . تاریخ کم سرزمینی به اندازه ی تاریخ ایران مورد ستایش مردان بزرگ قرار گرفته است . از هرودت گرفته تا افلاطون پدر فلسفه ، ایسخیلوس پدر شعر تا برسد به هگل و نیچه . در میان انواع ادبی ، ادبیات داستانی جایگاهی ویژه دارد . چرا که به طور طبیعی انسان به شنیدن رویدادها و حوادث تمایل دارد و به آن ، روی نشان می دهد . او دوست دارد سرگذشت پیشینیان و دیگران را بشنود و از خطاها و موفقیت های آن ها عبرت بگیرد و خوبی ها و سلحشور یهایشان را سرمشق خود قرار دهد .
ضرورت مطالعه ادبیات داستانی : مطالعه ی ادبیات داستانی ، استفاده کردن از تجربیات و راه های رفته ی بسیاری است که قبل از ما ، یا در عصر ما طی کرده اند و بلندی و پستی راه را آزموده اند . خداوند بزرگ که همیشه مراقب بندگان خود است در کتاب آسمانی ما « قرآن » برای هدایت آن ها قصه هایی از سرنوشت تلخ و شیرین گذشتگان آورده است ، باشد که پند گیرند .
در گذشته ، وسایل ارتباط جمعی امواج ، چاپ کتب و مطبوعات به شکل امروزی در دسترس عموم نبوده است تا بخشی از خلاء اوقات فراغت آنانرا پر کند . اگر هم می بود توانایی نوشتن و خواندن به شکل امروزی چندان مرسوم نبود . خداوند سبحان انسان را متفکر آفریده است . چون به دانستن نیاز داشته است ، پی جوی آن نیز بوده است . در این راه رغبت نشان داده است . خواسته است بداند و بفهمد که در گذشته چه اتفاقی افتاده است . الان در کجاست و آینده ی خود را چگونه ترسیم می کند . از این لحاظ ، راحت ترین و پر جاذبه ترین روش برای دانستن و آگاهی ، شنیدن نقل واقعیات حقیقی بوده است .
نویسندگان توانای ایرانی در قالب نثر آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته اند که دارای زمینه های مختلف هستند . مثلاً فردوسی حماسه سرای بزرگ ایران اثر عظیم حماسی خود را در قالب داستان به دوست داران آن عرضه کرد . عطار نیشابوری ، منطق الطیر را در این قالب ریخت تا سالک و مشتاق پس از شنیدن این داستان زیبا ، روح خود را صیقل دهد و با نفس خود به مجاهده بپردازد . همچنین درنثر کتابهای مختلفی در هزاره اخیر نوشته شده است که هر یک در جای خود دارای مجد و عظمت هستند که بسیاری از آن ها در قالب داستان می باشند ، که در درون آن ها کامروایی ها و ناکامی های اجتماعی و سیاسی ریخته شده است . خواننده تیز فهم باید نمادها و اشخاص درون آن ها را بکار برد و به پیام و عمق آن ها پی ببرد تا مسایل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی همان زمانه را از آن استنباط نماید . البته برخورد هیئت حاکمه هر عصر و احتمالاً مماشات آن ها با اصحاب فکر و اندیشه ، در پدید آوردن آثار فرهنگی مؤثر بوده است که این نگرش ها عامل اصلی دگرگونی و دگراندیشی ها هم بوده است . به طور کل تحولات بین المللی صد سال اخیر ، روی فرهنگ کشور ما بی تأثیر نبوده است . روشنفکران و ادندیشمندان توانستند با علوم و فنون و صنعت ادبیات آشنا شوند . توجه ادبی به دنیای بیرون ، سبب پدید آمدن نوعی از داستان شد که به داستان کوتاه معروف شد که این شکل و محتوا ، مسبوق به سابقه نبوده است . در این احوال محمد علی جمالزاده اولین کسی بود که در سال 1301 با مجموعه ی یکی بود یکی نبود که دارای شش داستان کوتاه فارسی بود در این راه قدم نهاد و توانست تغییرات شگرفی را در عرصه داستان نویسی برای معاصران ایجاد نماید .
به هر حال بخش ادبیات داستانی یکی از آن بخش های زیبا و جالب توجه ادبیات است که هر کسی از آن به اندازه ی بهره می برد .
محمد طالبی